کیک مک کوئین، 23 ساله، فارغ التحصیل اخیر هاروارد، مشتاق است تا زادگاهش گرند راپیدز، میشیگان را به خاطر شغل رویایی خود در آتلانتا رها کند، اما وقتی کیکه متوجه می شود که مادربزرگ بسیار تیزش، جنیس، نشانه های اولیه زوال عقل را نشان می دهد...

مرد بی‌نام و نشان و تنهایی (نیکلاس کیج) می‌پذیرد در ازای تعمیر خودرویش مرکزی تفریحی را پاکسازی کند اما از نیروهای شیطانی این مکان آگاه نیست. هرچند چند نوجوان در این خصوص به او هشدار می‌دهند اما او خود را در یک موقعیت مرگ-و-زندگی می‌یابد و باید برای بقا در مقابل موجوداتی بجنگد که به شکل مرموزی حیات پیدا کرده‌اند. این ربات‌/عروسک‌های شیطانی حقه‌هایی نیز در آستین دارند وقتی او مبارزه را با آنان آغاز می‌کند...

خواهران Davenport در طول سالها از هم دور شده اند اما وقتی پدر آنها در قرعه کشی برنده می شود تمام آنچه که او می خواهد این است که دخترانش را برای کریسمس در خانه دور هم جمع باشند...

زنی پایدار و باوفا، که از شوهر منحرف خود خسته شده است، هنگامی که از خیانت او مطمئن میشود به سیم آخر میزند ...

همه لیاقت داشتن یک داستان عاشقانه‌ی عالی را دارند. اما برای سایمن این داستان پیچیده است:کسی نمی‌داند او همجنسگرا است و سایمن نمی‌داند همکلاسی ناشناسی که آنلاین عاشقش شده، کیست.حل شدن هر دو مشکل برای او خنده، ترس، و حوادثی که زندگی‌اش را تغییر می‌دهند به ارمغان می‌آورد.

سه مادر پُرکار که هیچ قدردانی از زحماتشان نمی شود برای خلاص شدن از زندگی روزمره، تصمیم می گیرند خودشان را از قید و بندهای زندگی رها کرده و برای شاد بودن آزادی عمل بیشتری را در اختیار خود قرار دهند...

داستان سریال سی سال پس از مجموعه فیلم‌های معروف بچه کاراته‌کار رخ می‎دهد ، که پس از مدت‎ها دوری از کاراته جانی لارنس باشگاه کبرا کای را احیا می‎کند و این موضوع باعث می‌شود تا با رقیب دیرینه‌اش یعنی دنیل لاروسو دوباره روبرو شود و…

یک گروه سه نفره از زنان یک گروه موسیقی در آتلانتا تشکیل می دهد....