داستان خلبان جنگنده ایرلندی برندان "پدی" فینوکان، که تنها در سن 21 سالگی، جوانترین فرمانده در نیروی هوایی سلطنتی و یکی از بزرگترین و مشهورترین خلبانان جنگنده آن در طول جنگ جهانی دوم شد.
در پایان جنگ جهانی دوم، یک افسر بریتانیایی سرسخت گروهی از کماندوهای متفقین را در آخرین مأموریت غیرممکن برای آزادسازی یک آمریکایی که توسط نازی ها گروگان گرفته شده بود، به داخل خاک دشمن در بایرن هدایت می کند.
یک جوخه گلچین شده از نیروی دریایی سی ای آ ال ماموریتی مخفی دارند که یک زندانی را از زندان جزیره ای سایت سیاه سی آی ای منتقل کنند. وقتی شورشی ها برای نجات دادن همان زندانی حمله می کنند گیر می افتند.
فیلم داستان مرد جوانی به نام "آرتور" است که ماجراجویی خود را از خیابانها برای باز پس گیری تاج و تخت آغاز میکند. دوران کودکیِ"آرتور" با مرگ پدرش آغاز شده و "ورتیگرن" عموی "آرتور"، تاج و تخت را تصاحب میکند. "آرتور" با وجود آن که میداند تاج و تحت حق طبیعی اوست ایدهای برای باز پس گیری آن ندارد و مجبور است در خیابانهای شهر سرگردان شود. اما زمانی که شمشیری به نام «اکس کالیبور» را از دل سنگ بیرون میکشد، زندگی او تغییر میکند و باید برای باز پس گیری تاج و تخت با عمویش مبارزه کند...
پس از اینکه یک مامور حرفه ای CIA حین انجام ماموریت میمیرد، سازمان CIA تمام خاطرات، اَسرار و توانایی های او را به یک زندانیِ محکوم به اعدام منتقل میکند تا این ماموریت مهم را به اتمام برسانند و...
*
نسخه دوبله پارسی "جنایتکار" (چنگیز جلیلوند، حسین عرفانی، حامد عزیزی، کتایون اعظمی، کسری کیانی، پویان مقدم و...) | سینک اختصاصی
«اتان هانت» (تام کروز) و گروهش در غیرممکن ترین ماموریت خود تابحال قرار می گیرند، یعنی از بین بردن سندیکا، یک سازمان بین المللی سرکش که با افراد بسیار ماهر خود متعهد به نابود کردن آی.ام.اف می باشد...
*
نسخه دوبله پارسی اضافه شد | سینک اختصاصی
در آپریل 1945، همان طور که دشمنان آخرین حرکت خود را به سمت نیروهای اروپایی انجام می دهند، یک ارتش جنگی به سرپرستی وارددی و پنج همراهش به یک ماموریت خطرناک در پشت خط دشمن فرستاده می شوند. بدون اسلحه و بدون افراد زیاد، وارددی و گروهش با خطر مرگ در مقابل نازی های آلمانی مواجه می شوند...
سریال روایتی است از سال 1813 و داستان شخصیتی بنام "کزیا دلینی" (تام هاردی)، که بعد از گذران 10 سال زندگی در آفریقا، بهمراه 14 الماسی که بدست آورده است به لندن باز میگردد تا بیشتر دربارهی کسب و کار به ارث مانده از پدرش بداند و به دنبال انتقام قتل وی برود. او با ممانعت از فروش کسب و کار خانوادگی خودشان به کمپانی هند شرقی تصمیم می گیرد امپراطوری خرید و فروش خودش را بسازد در حالی که با اینکار خود را وارد بازی خطرناکی میان دو کشور امریکا و بریتانیا میکند...