زن باردار جوانی به نام میا با پنهان شدن در یک کانتینر دریایی در یک کشتی باری از کشوری در حال جنگ فرار می کند. پس از طوفان شدید، میا کودک را در حالی که در دریا گم شده به دنیا می آورد، جایی که باید برای زنده ماندن بجنگد.
“تام هیوز” به یک بیماری خطرناک دچار شده است و تنها یک سال تا پایان عمرش باقی مانده است، او تصمیم می گیرد بدنش را در شرایطی قرار داده و به خواب برود تا شصت سال بعد، یعنی در سال 2084 دوباره بیدار شود، اما...
یک تک تیرانداز مزدور پس از اینکه موفق به ترور وزیر معدن کشور کنگو می شود، در شرایط بحرانی قرار میگرد و برای سالها مخفی می شود. اما زمانی که به کشورش باز می گردد متوجه می شود که وی تبدیل به یک هدف شده است و افراد خطرناکی به دنبالش هستند...
زمانی که یک دانشجوی باستانشناسی بهمراه دوستانش یک پناهگاه قدیمی از ارتش آلمان نازی به اسم "والهاحالا" کشف میکنند بدنبال قطعات گمشدهی آن مکان میگردند و با پیدا کردن آن قطعات موجودی شیطانی و وحشتناک را بیدار میکنند...
استو به همراه دوستانش برای یک سفر مجردی به آمریکای جنوبی میرود. هنگام برگشت آنها هواپیمای اشتباهی را سوار شده و به یک جزیره بیقانون فرستاده میشوند. در این جزیره دوستی و وفاداری آزمایش میشود، زیرا استو و دوستانش به این فکر میکنند که چه کسی زنده به خانه خواهد رسید.