در آپریل 1945، همان طور که دشمنان آخرین حرکت خود را به سمت نیروهای اروپایی انجام می دهند، یک ارتش جنگی به سرپرستی وارددی و پنج همراهش به یک ماموریت خطرناک در پشت خط دشمن فرستاده می شوند. بدون اسلحه و بدون افراد زیاد، وارددی و گروهش با خطر مرگ در مقابل نازی های آلمانی مواجه می شوند...
"دام کاب" (لئوناردو دی کاپریو) یک دزد ماهر در استخراج اسرار ارزشمند مورد نیاز سازمانهای جاسوسی و شرکتهای تجاری و چندملیتی است. توانایی او در این است که هنگامی که دیگران در خواب هستند و ذهنشان در آسیب پذیرترین وضعیت است، اسرار کلیدی آنان را از درون رویاهایشان ربوده و در دنیای بیرون از خواب، این اسرار را به خریداران متقاضی عرضه میکند. اما همین امر او را به یک مجرم فراری بین المللی تبدیل کرده است و باعث شده عزیزترین چیزهایش را در این راه از دست بدهد. حال به کاب فرصتی برای آزادی پیشنهاد می شود. او با انجام این ماموریت می تواند زندگیاش را پس بگیرد، اما تنها در صورتی که بتواند امری غیر ممکن بنام تلقین را انجام دهد. این بار، کاب و گروهش باید کاری عکس سرقت را انجام دهند: این بار وظیفه آنها دزدیدن ایده نیست، بلکه کاشتن یک ایده جدید در ذهن قربانی می باشد.
"لورانس تالبوت" که پس از وقایع دوران کودکیاش و مرگ مادرش، مدت زیادی از خانواده و سرزمین مادری خود دور بوده پس از شنیدنِ خبر ناپدید شدن برادرش به خانه باز میگردد تا در جستجوی برادرش کمک کند. اما در همین حین متوجه می شود که دهکده در خطر است و هر شب هنگامیکه ماه کامل می شود موجودی درنده مردم را به قتل می رساند و...
تری (فارل) و یان (اوان مک گرگور)، دو برادر با اخلاقی متفاوت اند که تصمیم دارند از لحاظ مالی مستقل شوند و آرزویشان خرید قایقی برای تفریح است. تری قمارباز ماهری است که موفق می شود پول قایق را فراهم کند. اما بعد از مدتی مبلغ هنگفتی می بازد و بدهکار می شود و به ناچار نزد برادرش یان که مدتهای زیادی به او کمک می کرده می رود...
"تریستان" انگلیسی جوانی است که می خواهد با "ویکتوریا" ازدواج کند. "ویکتوریا" شرط می گذارد که اگر او یک شهاب بیابد به خواستگار دیگرش جواب رد خواهد داد. "تریستان" سفری را آغاز می کند و به سرزمین اسرارآمیز "استورم هولد" می رود جایی که شهاب را می یابد...
*
نسخه دوبله پارسی "خاک ستاره" (شبکه Onyx) | سینک اختصاصی
"جیسون بورن" (مت دیمون) مبتلا به فراموشی شده است و همچنان به دنبال نشانه هایی از گذشته و احتمالاً آینده اش می باشد و به همین دلیل به مسکو، لندن، پاریس و مادرید می رود تا آنچه را که می خواهد، بیابد و این در حالی است که وی تحت تعقیب یک تروریست نیز هست.
"بنجامین بارکر" (جانی دپ) آرایش گری است که با همسر و دخترش در لندن زندگی می کند. "قاضی تورپین" که به همسر او نظر دارد، با ترتیب دادن اتهامی دروغین به "بارکر" او راهی زندانی در استرالیا می کند. سال ها بعد "بارکر" از زندان می گریزد و در جست و جوی زن و فرزندش، با هویتی جدید: "سویینی تاد" به لندن ساکن می شود. او با "خانم لاوت" روبه رو می شود که در مغازهی پایین آرایشگری سابق او بدترین پای گوشت لندن را می فروشد. "لاوت" به "بارکر" می گوید که "قاضی تورپین" چه بلایی بر سر همسر و فرزند او آورده و "بارکر" نیز در صدد انتقام جویی برمی آید...
اولین داستان جیمز باند ماموریتی بود به مقصد ماداگاسکار که در این ماموریت او در پی یک تروریست به نام مولاکاست. همه چیز بر طبق برنامه پیش نمیرود و باند برای اینکه بتواند به مخفی گاه تروریستها نفوذ کند تصمیم میگیرد که موضوع را بدون دخالت M16 بررسی کند...
فیلم، توصیف دراماتیزه ی وقایعی است که در فاصله ی یک هفته پس از مرگ پرنسس دایانا اتفاق افتاد و ماجراها از دیدگاه اعضای مختلف خانواده ی دربار انگلستان و تونی بلر، نخست وزیر - که تازه انتخاب شده بود - تعریف شده است.