داستان اصلی پشت یکی از محبوبترین فیلمهای موزیکال برادوی، ویولن زن روی بام، و ریشههای خلاقانهی آن در اوایل دههی 1960 در نیویورک در حالی که قوانین روابط نژادی و مذهب و... آغاز شده بودند می باشد و ...
"سانی کوفکس"، مجردی سی ساله و بی فکر و خیال است که هرگز زیر بار مسئولیت های بزرگ سالی نرفته است. اما وقتی متوجه می شود اگر زودتر وارد گود نشود تا آخر عمرش تنها خواهد ماند، برای آن که به محبوبه اش نشان دهد می تواند با مسئولیت های بزرگ سالی دست و پنجه نرم کند، پسر بچه ی پنج ساله ای به نام "جولیان" را به فرزندخواندگی قبول می کند...
نقاشی به نام «فین» (هوک) رابطه ی نزدیکی با «استلا» (پالترو) دارد. تا این که «استلا» ناپدید می شود و «فین» دل شکسته، از فرط افسردگی هفت سال از نقاشی کردن دست می کشد. پس از مدتی «فین» به نیویورک می رود و تصمیم می گیرد ظرف ده هفته تابلوهایی را برای نمایشگاهی خلق کند. در همین حال دوباره «استلا» را می بیند که اکنون با مردی ثروتمندی به نام «والتر» (آزاریا) زندگی می کند...
«بیلی مدیسون» (آدام سندلر) پسر 27 ساله ی تنبل و بی عرضه «برایان مدیسون» است، مرد ثروتمندی که هتل های زیادی را می گرداند. بیلی قرار است کسب و کار پدرش را به ارث ببرد، اما قبل از آن باید 12 پایه درسی را از ابتدایی مجددا بخواند و ثابت کند که می تواند راه پدرش را ادامه دهد...
«میچ رابینز» (کریستال)، «اد فوریلو» (کربی) و «فیل برکوییست» (استرن) که همیشه تعطیلات سالانه شان را با هم می گذرانند، امسال تصمیم گرفته اند سوار بر اسب همراه با عده ای توریست دیگر و به راهنمایی «کرلی» (پالانس)، «جف» (سیکور) و «تی. آر.» (هالو)، گاوچرانان غیرقابل اعتماد، با یک گله از نیومکزیکو به کلرادو بروند.
تکه های مختلفی از زندگی یک خانواده ی نمونه ای ساکن بروکلین در دهه ی 1940 از دیدگاه پسر کوچک خانواده، «جو» (گرین)، روایت می شود و طی آن ها مشغله ها و علایق اعضای مختلف خانواده و بستگان «جو» از جمله برنامه های رادیویی محبوب شان مورد اشاره قرار می گیرد...
«والتر فیلدینگ» و همسرش به دنبال یک خانه ی جدید هستند، اما توانایی مالی بالایی ندارند. طولی نمی کشد که آن ها با یک پیرمرد آشنا می شوند که یک خانه ی بزرگ کاخ مانند را با قیمتی ارزان به آن ها می فروشد. اما بعد از نقل مکان به خانه جدیدشان، این کاخ فرو می ریزد. با این حال آن ها نا امید نشده و تصمیم می گیرند دوباره آن را بسازند...
«آقای ربات» در مورد برنامه نویسی جوان به اسم "الیوت" می باشد که با هک کردن مردم با آنها ارتباط برقرار می کند. او از توانایی های خودش به عنوان اسلحه ای برای حفاظت از کسانی که برایش مهم هستند استفاده میکند، اما ناگهان خودش را بین شرکت امنیتی ای که آنجا کار میکند و دنیای زیرزمینیِ هکرها که وی رو وادار میکنند شرکت های آمریکایی را هک کند، قرار میگیرد...
الیزابت کین که به تازگی همکاری با اف بی آی را شروع کرده، پس از مدتی کوتاه با چالشی سخت روبرو می شود. یک مجرم سابقه دار که دهه ها است از چنگ قانون گریخته، خود را تسلیم قانون می کند اما با این شرط که فقط با الیزابت کین همکاری کند و...
میچ رابینز، صاحب یک ایستگاه رادیوئی، که مدتهاست درباره ̎کرلی، رئیس یک کاروان وسترن، کابوسی میبیند، قصد دارد چهلمین سالگرد تولدش را در منزل با همسرش جشن بگیرد. اما برادرش، گلن و دوستش، فیل سرزده مزاحم میشوند. میچ در کلاه کرلی، نقشهای مییابد که ظاهراً نقشهٔ یک گنج در وسط بیابانهاست...