داستان فیلم در در دهه 1970 میلادی اتفاق می‌افتد و در مورد یک جاسوس هندی است که ماموریتی مرگبار را برای افشای برنامه مخفیانه تسلیحات هسته‌ای در قلب پاکستان، انجام می‌دهد؛ جایی که باید بین زندگی حرفه‌ای و شخصی خود با نامزد نابینایش د نسرین تعادل برقرار کند...

فیلم عملیات رانیگانج، داستانی واقعی از یک مهندس ارشد معدن است که در سال 1989، وقتی سیل ده‌ها کارگر را در یک معدن زغال سنگ گرفتار می‌کند، برای نجات آنها یک ماموریت نجات جسورانه را آغاز می‌کند.

سوجوتا مادری مهربان و دلسوز است که با یک موقعیت چالش برانگیز و طاقت فرسا در زندگی خود روبرو شده است. او باید از پسر بیمارش که از یک اختلال جسمی رنج می برد، مراقبت کند و...

در مورد دانشمند سازمان تحقیقات فضایی هند، "نامبی نارایانان" است که به دلیل نبوغ و وسواس فکری خود، دشمنان بسیار زیادی دارد. او در سال 1994 میلادی به دروغ متهم به جاسوسی و سپس دستگیر شد اما…

در شهر کوچکی به نام موسوری، دختربچه ها ناپدید می شوند و بعدتر جسد آنها پیدا می شود. یک افسر پلیس با یک مامور پزشکی قانونی همراه می شود تا بتوانند این قاتل زنجیره ای را پیدا کنند و...

یک کارمند اداری برای بازجویی در حانه ی تسخیر شده توسط ارواح زندانی است. او توسط ارواح تسخیر می شود و اتفاقات غیرمنتظره را رقم میزند.

زمانی که در اتفاقی عجیب تلفن های همراه مردم در آسمان شناور می شوند و همانند دسته پرنده ها حرکت می کنند، دولت برای مبارزه با این تهدید که فراتر از درک فعلی علم است، دانشمندان را برای کمک فرا می خواند. دکتری به نام واسگاران مشغول به ساخت موجودی عجیب میشود. او با ترکیب چند قدرت موجود جدیدی به نام چیتی را خلق میکند تا بتواند به کمکش جلوی این اتفاقات را بگیرد که...

ویسام که در حال رسیدگی به زندگی شخصی و کاری خود می‎باشد ، در تلاش است تا جلوی نقشه‎ی شوم دشمن بزرگ خود را بگیرد. اما…

"جانجون والا" در جستجوی دختر فراری خود است تا او را به ازدواج تاجری ثروتمند که قولش را داده در بیاورد و تلاش می کند با آدم ربایان مذاکره کند تا او را در امنیت آزاد کند اما...

"هربنس رای" و "رانجیت رای" دو تاجر ثروتمند هستند و از فقر و مردم فقیر بیزار هستند.بر حسب اتفاق پسر و دختر آن دو عاشق یک پسر مکانیک و دختری فقیر می شوند...

«سیما» دختر جوان و زیبا، اما فقیری است که می خواهد خیلی زود به ثروت برسد. مرد ثروتمندی بنام «سیدارت» عاشق سیما است، در حالی که متاهل می باشد. «راهول» نیز مرد فقیری است که برای سیدارت کار می کند، و او هم به سیما علاقه دارد...

«مادان چوپرا» به همراه دو دخترش «سیما» و «پیریا» زندگی مرفحانه ای دارد. علاقه شدید او در مسابقات اتومبیل رانی است، اما بالا رفتن سنش باعث شده که کم کم این مسابقات را کنار بگذارد...