داستان این فیلم در هندوستان دهه بیست میلادی رخ می‌دهد و درباره پسری جوان است که با یک اسب پرشور دوست می‌شود. در این دوران پرآشوب، تلاش این پسر برای رام کردن اسب و سوار شدن بر آن، او را به مبارزات مردم کشورش برای استقلال پیوند می‌دهد.

مانو که در رشته ی بدنسازی فعالیت میکند بعد از مدتی در باشگاه با دختری زیبا بنام زومبا اشنا میشود و این دو با هم اشنا میشوند ولی بعدا مانو متوجه میشود زومبا دختری عادی نیست و جنسیت متفاوتی دارد و سعی میکند از او دوری کند و...

این فیلم، داستان یک کارگر مسلمان سختکوش به نام منصور را روایت می کند که دلباخته یک دختر هندی ثروتمند به نام مانداکینی می شود، اما موانع متعددی سر راه ازدواجشان قرار می گیرد. تا اینکه پس از وقوع سیل در ایالت اوتاراکند، منصور، جان مانداکینی را نجات می دهد و...

"نور" 13 ساله عاشق "فردوس"، دختر ثروتمند ترین زن شهر می شود. همینطور که روز به روز عشق میان آن دو بیشتر می شود، کینه توزی مادر "فردوس" نیز بیشتر می شود

در این قسمت که اعضای جدیدی به گروه ملحق شده اند، تمرکز فیلم بر روی درگیری های منطقه ای حاکم بر ایالات شمال هند می باشد...

سه دوست هندی که باهم بزرگ شده اند، تصمیم می گیرند تا آموزشگاه کریکت خودشان را برای ستاره های این ورزش راه اندازی کنند و...

چهار دوست پس از شکست در راه رسیدن به آرزویشان، دوباره گرد هم جمع می شوند تا بعنوان یک گروه موسیقی راک به شکوه و افتخار دست پیدا کنند...