«میلک» در چارچوب داستانی واقعی، به زندگی «هاروی میلک» (شان پن) میپردازد. میلک در دهه 70 میلادی در راهاندازی یک مغازه دوربینفروشی، فعالیتهای خود را در راه پشتیبانی از حقوق همجنسگرایان آمریکا آغاز کرد. او با تلاش زیاد و پس از چندین بار نامزدی، سرانجام موفق شد در سال 1977 به دفتر هیئت حاکمه شهر سان فرانسیسکو راه پیدا کند. در پی افزایش قدرت سیاسی میلک، حضور دن وایت همتای او در شهرداری، رنگ باخت...
مادلین کالیفرنیا، موزه ی تاریخ طبیعی. یکی از نگهبانان امنیتی اخراج شده ی موزه به نام «سام بیلی» (تراولتا)، تصادفا به یکی از نگهبانان تیراندازی می کند و سپس گروهی از بچه های مدرسه ای که برای بازدید موزه آمده اند، و هم چنین گزارش گر تلوزیونی، «ماکس براکت» (هافمن) را گروگان می گیرد. اما حالا «براکت» این ماجرا فرصتی می بیند تا وضعیت شغلی اش را احیا کند...
«جرج» (تراولتا)، یک مکانیک معمولی آمریکایی با هوش و دانشی متوسط است که در شب سی و هفتمین سالگرد تولدش، بر اثر رعد و برق توانایی و نیرویی عجیب به دست می آورد. او حالا می تواند پیچیده ترین مسایل ریاضی را حل کند و دستانش نیز دارای قدرت یک آهن ربایی شده اند...
دو هفته پس از خودکشی دختر جوانی به نام "هانا"، همکلاسیاش "کلی جنسن" که به او علاقه داشت، جعبهی مرموزی در شیروانیِ خانه پیدا میکند که ممکن است دلایل خودکشی او در آن نهفته باشند...
قهرمان این سریال، جک باوئر، یک مامور واحد ضدتروریستی دولت آمریکا است که ظرف 24 ساعت که نمایش آن 24 قسمت یا یک فصل تلویزیونی به طول میانجامد، یک حمله تروریستی یا توطئه برای نابودی میلیونها نفر را خنثی میکند...