هیوبی شهروندی وظیفه شناس است که هر سال در جشن هالووین مراقب همشهریان خود است و تلاش می کند مراسم به خوبی برگزار شود. اما امسال یک خلافکار سابقه دار از راه می رسد و اتفاقاتی رازآلود را با خود به همراه می آورد و...
وودی ، باز لایتیر و دوستانشان پس از آنکه مالک سابقشان اندی آنها را به کودکی به نام بانی تحویل میدهد ، با یک اسباببازی جدید آشنا شده و وارد یک سفر ماجراجویی دیگر میشوند. اما…
یک مرد یاغی که توسط بومیان آمریکایی بزرگ شده است، متوجه می شود که 5 برادر ناتنی دارد. سپس همه برادران تصمیم میگیرند وارد ماموریتی مبنی بر پیدا کردن پدرشان شوند و...
"ریک" و "رنی" بدنبال زندگی جدیدی به کالیفرنیا آمدهاند اما جر یکدیگر چیزی پیدا نمیکنند و تصمیم میگیرند رابطشان را از اینی که هست بدتر نکنند اما در حین راه با یک گروهک جنایتکار روبهرو میشوند و...
این فیلم درباره یک پدر عیاش به نام دانی (سندلر) است که در سن نوجوانی صاحب فرزندی شد و حالا پس از سالها فرزند او در شُرف ازدواج است. اما از آنجاییکه دانی مدتهاست پسرش را ندیده و پسرش هم علاقه ای به دیدن پدر ندارد، ملاقات مجدد این دو اتفاقات عجیبی را رقم می زند...
رنگو یک آفتاب پرست معمولی است که بصورت تصادفی به شهری بنام «خاک» می رسد. یک شهر دور افتاده و بی قانون در غرب وحشی، در انتظاری ناامیدانه برای یک کلانتر جدید.
*
نسخه دوبله پارسی بدون حذفیات (گلوری) اضافه شد | سینک اختصاصی
دالوت، مینه سوتای شمالی، دهه ی 1920. «داج کانلی» (کلونی) کاپیتان پا به سن گذاشته ی یک تیم فوتبال امریکایی است که به دلیل مشکلات مالی در شرف از هم پاشیده شدن است. «داج» برای نجات تیم، ستاره ی جدید فوتبال، «بولت رادفورد» (کراسینسکی) را به خدمت می گیرد که اضافه بر قابلیت های ورزشی ظاهرا سابقه ای هم به عنوان قهرمان جنگ جهانی اول دارد. خیلی زود «کانلی» و «رادرفورد» به خبرنگاری به نام «لکسی لیتلتن» (زلوگر) نظر پیدا می کنند. حالا «کانلی» باید هم «لکسی» را به دست آورد و هم تیم را حفظ کند...
دو آتش نشان بروکلینی به نام های «لری» (جیمز) و «چاک» (سندلر) برای استفاده از بیمه ی عمر تظاهر می کنند که هم جنس خواه هستند؛ در حالی که «لری» به تازگی همسرش را از دست داده و فرزند دارد و «چاک» مجرد است...
«مایکل نیومن» (سندلر) یک دستگاه کنترل از راه دور تلویزیون به دست می آورد که نه تنها به او اجازه می دهد تلویزیون و دستگاه صوتی اش را از راه دور کنترل کند، بلکه این امکان را در اختیارش می گذارد که کل زندگی اش را به میل خودش عقب و جلو کند یا از حرکت باز ایستاند...
*
نسخه دوبله پارسی "کلیک" (موسسههای داخلی) | سینک اختصاصی
«هنری روث» (آدام سندلر) مردی است که از تعهد داشتن نسبت به یک زن می ترسد، تا اینکه دختری جذاب به نام «لوسی» را می بیند. آنها با هم بیشتر آشنا می شوند و هنری از این که دختر رویاهیش را پیدا کرده خوشحال است، تا اینکه درمیابد لوسی حافظه کوتاه مدتش را از دست داده و فردای آن روز دیگر هنری را به یاد نمی آورد.
*
نسخه دوبله پارسی "50 قرار اول" (موسسههای داخلی) | سینک اختصاصی
یک پروفسور (تام هنکس) که در واقع دزدی سابقه دار است قصد دارد با هم کاری چند نفر به کازینویی در نیواورلیانز دست برد بزند. او برای اجرای نقشه اش اتاقی را در خانه ی پیرزنی ساده دل و به شدت مذهبی و پای بند اخلاق به نام "ماروا مانسن" اجاره می کند...
یکی از غول های رسانهای میمیرد و داراییهایش به یکی از خویشان دورش به نام "لانگ فلودیدز" می رسد. اما "لانگ فو" جوانی ساده دل، شوخ و شنگ و مقداری خل و چل است که از شهر کوچکی می آید و حالا در نیویورک می خواهد به سبک خودش، کارهای بزرگی صورت بدهد.
*
نسخه دوبله پارسی "آقای دیدز" (منوچهر والی زاده، مینو غزنوی، علی همت مومیوند، منوچهر زنده دل، کیکاووس یاکیده، پرویز ربیعی و...) | سینک اختصاصی
«بابی باوچر» (سندلر)، پسری اهل لوییزیاناست که کارش رساندن آب به اعضای یک تیم فوتبال امریکایی است. او خیلی زود به استعدادش در بازی پی می برد و ستاره ی تیم رقیب می شود...
چند دوست که به تازگی کالج را به پایان رسانده اند با مشکلات دوران بزرگ سالی روبرو می شوند. مشکل اصلی آنها این است که همه آنها خودخواه و نفرت انگیز هستند!
سریال هک به روابطی که میان دبورا ونس، کمدینی افسانهای در لاس وگاس و یک جوان 25 سالهی مطرود شده، شکل میگیرد، خواهد پرداخت. دبورا قصد دارد که این جوان را راهنمایی کند و از وجود مواردی آگاهش سازد که .....
یک دهه بعد از پخش سریال “Boy Meets World”، شخصیتهای اصلی آن سریال با یکدیگر ازدواج کرده و حالا صاحب دو فرزند می باشند. حال دخترشان رایلی در مواجهه با زندگی از تجربیات پدر مادرش در گذشته استفاده می کند...
داستان این سریال در مورد پزشکان ارتش آمریکاست که توی جنگ با کره گرفتار میشن. با توجه به شرایط میبینن که دیگه گرفتار شدن و مجبور میشن خودشون رو یه جوری سرگرم کار کنن و ... ...
پنج دوست و هم تیمی سابق، بعد از اینکه مربی بسکتبال شان فوت می کند، برای تعطیلات آخر هفته قرار می گذارند بعد از مدتها دوباره همدیگر را ببینند و همراه خانواده هایشان خوش بگذرانند.
نیک بیم (تیم رابینز) در یک شرکت تبلیغاتی کار میکند و از زندگی اش بسیار راضی است، تا اینکه یک روز از سر کار بر میگردد و متوجه میشود که همسرش با رئیسش رابطه دارد. وقتی که در اوج عصبانیت با اتومبیلش مشغول رانندگی است، یک دزد (مارتین لارنس) به او دستبرد میزند…